sabasaba، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه سن داره

صبا دخمل بابا

مادر

1392/2/10 17:02
نویسنده : مامان
283 بازدید
اشتراک گذاری

 


کودکی که آماده ی تولد بود ، نزد خدا رفت و از او پرسید :

« می گويند فردا شما مرا به زمين می فرستید .

اما من به این کوچکی بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ »

خداوند پاسخ داد :
«
از ميان بسياری از فرشتگان ، من يکی را برای تو در نظر گرفته ام .

او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد . »

اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود يا نه .

اینجا در بهشت من کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافیست .

خداوند لبخند زد :
«
فرشته ی تو برايت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند

خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود . »

کودک ادامه داد :
«
من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند در حالی که زبان آنها را نمی فهمم ؟ »

خداوند او را نوازش کرد و گفت :
«
فرشته ی تو ، زیباترین و شیرین ترین واژه
هایی را که ممکن است بشنوی ، در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری
به تو یاد خواهد داد ، که چگونه صحبت کنی . »

کودک با ناراحتی گفت :
«
وقتی می خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم ؟ »

خداوند برای اين سئوال هم پاسخی داشت :
«
فرشته ات دستهایت را کنار هم می گذارد و به تو یاد می دهد چگونه دعا کنی . »

کودک سرش را برگرداند و پرسید :
«
شنیده ام در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند . چه کسی از من محافظت خواهد کرد ؟ »

خداوند گفت :
«
فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد ، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود . »

کودک با نگرانی ادامه داد :
«
اما من همیشه به این دلیل که دیگر شما را نمی توانم ببینم ، ناراحت خواهم بود . »

خداوند لبخند زد و گفت :
«
فرشته ات همیشه درباره ی من با تو صحبت خواهد
کرد و به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت ؛ گر چه من همواره در کنار تو خواهم بود . »

در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک می دانست که بايد به زودی سفرش را آغاز کند . او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید :

« خدايا! اگر بايد همين حالا بروم ، لطفاً نام فرشته ام را به من بگوييد . »

خداوند شانه ی او را نوازش کرد و پاسخ داد :
«
نام فرشته ات اهمیتی ندارد . می توانی او را مادر صدابزنی . »


مرا به کعبه چه حاجت!

طواف می کنم "مادری" را که برای لمس دستانش هم

وضو باید گرفت ...

 

خدایا هزاران بار ممنونتم که منو لایق این نام قشنگ دیدی و  نعمت مادر شدن رو بهم هدیه دادی

مادر و مادر شوهر عزیزم داشتنتون بالاترین داراییمون ، وجودتون آرامش زندگیمون و دعاتون دلیل خوشبختیمونه

بوسه بر دستانتون میزنیم که شایسته عبادتید

روزتون مبارک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

نازنین (مامان ثنا)
10 اردیبهشت 92 13:31
سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر

قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد . . .
روزت مبارک دوست خوبم



ممنون مامان عزیز روزتون مبارک
مامان نازی
10 اردیبهشت 92 14:44
خدای من! مادر، اسطوره ای مقدس است در زندگی انسان. بزرگ و بلند. شاید نیمی از انسانها مادر شوند اما بازهم مادر بودن و مادری کردن مفهومی مقدس است.
روزت مبارک...


ممنون عزیزم روز شما هم مبارک مامان مهربون
مامان مریم
10 اردیبهشت 92 18:39
به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود
و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود
روزت خجسته، لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد . . .



ممنون عزیزم روزتون مبارک مامان مهربون
نسرین خاله اسما
11 اردیبهشت 92 23:03
روز مادر رو به این مادره مهربان تبریک میگم انشالله که همیشه شاد باشین عزیزم

ممنون عزیزم
یه دنیا شادی در کنار پدر ومادر عزیزت برات آرزومندم