صبا کوچولوی ناناز ما از تولد تا یک سالگی

صبا کوچولوی من ساعت دوازده ونیم دهم ابان ماه سال نود به دنیا اومده ،یه فرشته کوچولو وناز که خدا به من وهمسرم هدیه داده ،صبا اولین فرزند ماست واین اولین تجربه پدر  ومادر شدنمونه، امیدوارم بتونیم  همیشه در کنارش باشیم ، همینطور صبا اولین نوه مامان وبابامم هست واسه همین خیلیا منتظر به دنیا اومدنش بودندالبته دخترم از طرف مامانش نهمین نوه وجزء آخرین نوهاست

این عکسهای یک روزگی صباکوچولوی منه که توی بیمارستان ازش گرفتم  صباجونم  یه قلب کوچولو وقرمز روپیشونیش داره من میگم این نشونه ی عشق زیاد من و مامانشه از نظر علمی هم ثابت شده مگه نه؟

فرشته کوچولوی من خیلی دوست دارم  تو یه هدیه از طرف خدایی که با اومدنت  قشنگی زندگیمونو چند برابر کردی من این وبلاگو به مناسبت تولدت درست کردم تا ازین به بعد عکسهای قشنگتو همراه باخاطرات شیرینت توش بذارم

 این دوتاعکس از یه ماهگی صبا جونمه که خیلی نازه من این دوتا عکس رو خیلی دوست دارم چون دخترم توش خیلی معصوم دیده میشه

راستی این پتو زرده که دور دخترم پیچیده مال نوزادی خودمه که مامانم یادگاری واسه بچم نگه

داشته

امروز فرشته کوچولوی من دقیقا دوماهش شده الانم واکسنشو زده ولی اصلا گریه نمیکنه هرچند که دکترش گفت بیقراریاش از بعدازظهر شروع میشه

تواین دوتا عکس صباجونم تقریبا سه ماهشه جدیدا یادگرفته دستشو مشت میکنه میبره دهنش

وقتی هم نگاهت میکنه چشاشو گرد میکنه

داره کم کم شیرینکاری هاش شروع میشه خیلی بامزه شده الهی فدات بشم دختره قشنگم وقتی سرکارم خیلی دلم واست تنگ میشه

دختر قشنگم چهار ماهش شده دیگه داره واسه خودش خانوم میشه از اون حالت نوزادی در اومده خیلی هم شیرین وبامزه شده ،این روزا هر کی میبینش بهمون میگه حتما واسش اسپند کنید

این عکسا رو تو عید دیدنی از صبا گرفتم این اولین عید دخترمه،اولین بهار زندگیشو داره سپری میکنه انشا...صد تا بهار دیگه رو هم ببینه،این پسر شیطون که داره ازپشت سرک میکشه پسر دایی صباس ،اسمش عرفانه دخترم خیلی دوستش داره کلا صبا همه بچه ها رودوست داره

 صبا جون بابا الان شش ماهش شده واقعا دوست داشتنی شده ،این روزا دخترم داره دندون در میاره وگاهی وقتا خیلی غر میزنه ولی اینقدر شیرینه که نق زداناشم واسم دلچسبه هر چند خودش خیلی اذیت می شه

اینجااومدیم روستا صبا هم رو کرسی داره سینه خیز میره موهاشم خالش با کش بسته خیلی   هم محکم مامانم کلی خاله صبا رو دعواش کرد،آخه صبا اولین نوه اشه وخیلی هم بهش حساسه

 فرشته کوچولوی من حالا دیگه هفت ماهش شذه،هواحسابی گرم شده وصبا کوچولوی من که اصلا طاقت گرما رو نداره اینجوری داره تابستون رو میگذرونه

 اینم عکسای قهر کردن صبا خانوم

این عکس مربوط به اولین مسافرت صباست که  اتفاق جالبی باخودش داشت صبا متولد ماه هشته امروزم که اومدیم مشهد صبا دقیقا هشت ماهشه واومده زیارت امام هشتم  شاید عدد هشت عدد شانسه صباست

این عکس روز نیمه شعبان بوده که دخترم میخواست بره عروسی ولباسی روکه خالش واسش  دوخته بود تنش کرده تو این عکس صبا چند روزه هشت ماهشو پرکرده و وارد نه ماهگی شده

صبا دیگه نه ماهش پر شده دیگه بدون کمک میشینه و با تکیه کردن به وسایل خونه چند دقیقه وایمیسته، الانم تیپ اسپرت زده میخوایم ببریمش پارک