sabasaba، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

صبا دخمل بابا

به بهانه ی 21 ماهگی

1392/5/12 10:02
نویسنده : مامان
803 بازدید
اشتراک گذاری

 دختر عزیزم 21ماهگیت مبارک خوشگل مامان

دختر عزیزم چقدر زود داری بزرگ میشی اینقدر زود میگذرن این روزا  که نمیتونم اونطوری که دوست دارم بزرگ شدنت رو تماشا کنم  فکر میکنم همین چند وقته پیش بود که دختر کوچولوی من با اومدنش  یه معنی دیگه به زندگیمون داد من شدم مامان و جوادم شد بابا

اعتراف میکنم اولش سخت بود واسم، یه دختر کوچولو که باید همش کنارش بودم همه ی ساعتام وقت تو میشد به هیچ کار دیگه ای نمیرسیدم ولی یه کم که بزرگتر شدی منم یه مامان درست حسابی شدم کنارت بودم و لذت میبردم از مامان بودن ...تو روز به روز شیرین تر میشدی و منو بابایی کل ذوق میکردیم

وحالا...  هر روز بزرگتر میشی ومن بیشتر از قبل وابستت میشم ودر کنار این وابستگی  دلم تنگ میشه واسه روزایی که گذشت واسه روزای قشنگی که خاطر هاش تو ذهنم میمونه

دلم تنگ میشه  واسه شیرین زبونیات واسه وقتی که من یه چیزی میگم وتو هم زود تکرار میکنی میام  محکم بغلت میکنم لباتو بوس میکنم وتو هم همینطور تعجب زده نگام میکنی چون نمیدونی حرف زدنت چقدر شیرینه واسم 

 دلم تنگ میشه واسه بازییای بچه گونه ت  وقتی داری با عروسکات بازی میکنی من عشق میکنم گاهی بدون اینکه متوجه ام بشی  وایمیستم همین طور نگات میکنم تو دلم کلی قربون صدقت میرم  کاش وقت داشتم وتمام روز باهات بازی میکردم در کنارت بچگی میکردم ولذت میبردم  آخه دنیای قشنگیه بچگی ولی فرصت نمیشه عروسکم وگرنه کنار تو بودن بهترین لحظات منه 

دلم تنگ میشه حتی واسه شیطونیات که وقتی میگم صبا نکن نگام میکنی میخندی ودوباره کار خودت رو میکنی و واسه اینکه مطمئن شی دیگه عصبانی نیستم دوباره نگام میکنی ومیخندی

دلم تنگ میشه واسه اینکه میگم صبا میخوایم بریم بیرون و تواز ذوق اینکه میخوایم بریم تند تند  همه ی اسباب بازیاتو جمع میکنی لباساتو میاری کفشاتو میاری ومیری دم در وای که چقدر تو این لحظه دلم واست میسوزه  چون با این کارت بهم میفهمونی  خسته شدی از این در ودیوار که تو رو زندونی کردم توش

 دلم تنگ میشه ...خیلی زیاد....واسه خیلی از این لحظات

عزیزم  عشقم تو قشنگترین هدیه ی خدایی به من ،همون خدایی که تو رو به من داد خودش  شاهده که تو سجده ام هزار بار شکرش میکنم به خاطر تو به خاطر خوشبختی که در کنار تو وبابایی هر لحظه حسش میکنم 

دوستت دارم وتمام تلاشمو میکنم که مامان خوبی باشم واست

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان نونا
14 مرداد 92 15:24
مامان صبا خیلی قشنگ نوشتی دوستم.خدا حفظ کنه این فسقلی هارو
برامون


ممنون عزیزم لطف داری خانومی، وجود دوستای خوبی مثل شما به آدم دلگرمی میده
انشا....
مامان مریم
16 مرداد 92 16:44
خیلی قشنگ نوشتی عزیزم...راست گفتی همیشه این فرشته های کوچولو بخاطر ما زندونین...ولی اینقد مهربونن که کنار ما بودنو به هر جای دیگه ترجیح میدن...عکست خوشگله پرنسس 21 ماهه


مرسی عزیزم نهایت لطفته
خدا حفظشون کنه برامون بودنشون ومهربونیاشون حس زندگی میده بهمون
نگات قشنگ عزیزم
نسرین خاله اسما
17 مرداد 92 19:27
خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین





خداحافظ ماه لحظه های افطار و سحر





خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت





خداحافظ ماه شب های نورانی قدر
عید فطر مبارک.

عید تو هم مبارک عزیزم نماز روزه هاتون قبول
مامان نونا
19 مرداد 92 1:27
عید فطر مبارک.نماز روزه هاتون قبول حق
برای صبای گلم.


ممنون عزیزم عید شما هم مبارک
میم مثه محیا
21 مرداد 92 2:38
ماشالله ب صبای شیرین و دوست داشتنی

با کمال افتخار لینک شدید


ممنون عزیزم
شما هم لینک شدید عزیزم
منصوره مامان زهره
23 مرداد 92 16:10
21 ماهگیت مبارک عزیزم


ممنون خاله جون
واسه زهره ی عزیزم
میم مثه محیا
23 مرداد 92 22:02
درباره ی دندونای محیام حرفت کاملا درست بود و علیرغم اینکه لثه ی بالاش ورم کرده بود،دندون پایین جوونه زده


صبا هم دقیقا همین طوری بود ما منتظر بالایی بودیم ولی پایینی در اومد
مبارک باشه مروارید کوچولوی محیا جون
مامان حلما
24 مرداد 92 12:20
مبارک مبارک مبارک باشه خاله جون اینا همش واسه تو


ممنون خاله ی مهربون
اینا رو هم بزارید رو صورت قشنگ حلما جون