به بهانه ی 21 ماهگی
دختر عزیزم 21ماهگیت مبارک خوشگل مامان
دختر عزیزم چقدر زود داری بزرگ میشی اینقدر زود میگذرن این روزا که نمیتونم اونطوری که دوست دارم بزرگ شدنت رو تماشا کنم فکر میکنم همین چند وقته پیش بود که دختر کوچولوی من با اومدنش یه معنی دیگه به زندگیمون داد من شدم مامان و جوادم شد بابا
اعتراف میکنم اولش سخت بود واسم، یه دختر کوچولو که باید همش کنارش بودم همه ی ساعتام وقت تو میشد به هیچ کار دیگه ای نمیرسیدم ولی یه کم که بزرگتر شدی منم یه مامان درست حسابی شدم کنارت بودم و لذت میبردم از مامان بودن ...تو روز به روز شیرین تر میشدی و منو بابایی کل ذوق میکردیم
وحالا... هر روز بزرگتر میشی ومن بیشتر از قبل وابستت میشم ودر کنار این وابستگی دلم تنگ میشه واسه روزایی که گذشت واسه روزای قشنگی که خاطر هاش تو ذهنم میمونه
دلم تنگ میشه واسه شیرین زبونیات واسه وقتی که من یه چیزی میگم وتو هم زود تکرار میکنی میام محکم بغلت میکنم لباتو بوس میکنم وتو هم همینطور تعجب زده نگام میکنی چون نمیدونی حرف زدنت چقدر شیرینه واسم
دلم تنگ میشه واسه بازییای بچه گونه ت وقتی داری با عروسکات بازی میکنی من عشق میکنم گاهی بدون اینکه متوجه ام بشی وایمیستم همین طور نگات میکنم تو دلم کلی قربون صدقت میرم کاش وقت داشتم وتمام روز باهات بازی میکردم در کنارت بچگی میکردم ولذت میبردم آخه دنیای قشنگیه بچگی ولی فرصت نمیشه عروسکم وگرنه کنار تو بودن بهترین لحظات منه
دلم تنگ میشه حتی واسه شیطونیات که وقتی میگم صبا نکن نگام میکنی میخندی ودوباره کار خودت رو میکنی و واسه اینکه مطمئن شی دیگه عصبانی نیستم دوباره نگام میکنی ومیخندی
دلم تنگ میشه واسه اینکه میگم صبا میخوایم بریم بیرون و تواز ذوق اینکه میخوایم بریم تند تند همه ی اسباب بازیاتو جمع میکنی لباساتو میاری کفشاتو میاری ومیری دم در وای که چقدر تو این لحظه دلم واست میسوزه چون با این کارت بهم میفهمونی خسته شدی از این در ودیوار که تو رو زندونی کردم توش
دلم تنگ میشه ...خیلی زیاد....واسه خیلی از این لحظات
عزیزم عشقم تو قشنگترین هدیه ی خدایی به من ،همون خدایی که تو رو به من داد خودش شاهده که تو سجده ام هزار بار شکرش میکنم به خاطر تو به خاطر خوشبختی که در کنار تو وبابایی هر لحظه حسش میکنم
دوستت دارم وتمام تلاشمو میکنم که مامان خوبی باشم واست